salam

قران

سلام عزیز مامان  امروز 10تیرماهه وتو داری سوره های کافرون وماعون وکوثر را حفظ میکنی  ولی متاسفانه توی کافرون اشکال دای وایه چهار را قاطی میکنی وایه سوم را به جای ان میگی ودر اخر سوره هم نمی دانی کجا باید تمام کنی وباز ایه ی سوم را میگی ولی خانمتان راضیه ومیگه طبیعیه امیدوارم روز حافظ کل قران بشی عشم دوستت دارم
12 تير 1395

نصیحت مادرانه

هیچوقت  توی عمرت به کسی اعتماد نکن چون بعدش حتما پشیمانت میکنه به مردها هم به هیچ عنوان اعتماد نکن چون انها فقط تو را برا هوسهاشان میخوان نه چیز دیگری مواظب باش گول حرفهاشان را نخوری چنان میزندت زمین که هیچوقت نتوانی بلند شی فقط به خدات وخودت اعتماد داشته باش خدا تنها حامی توست در تمام مراحل حتی وقتی که فکر کنی تنهایی مطمن باش تیستی چون دوستت داره بیشتر از من     دوست دار تو خدا بعدش مامان  
21 خرداد 1395

دلنوشته

دخترم خیلی وقتها برات از خسته گیهام مینویسم وپاک میکنم که وقتی بزرگ شدی ودیدی غصه دار نشی فقط بدان ارزم بود که می توانستم تو را راحت تو یه چهار دیواری که مال خودم باشه واینهمه وزیر ووکیل نداشته باشم بزرگت میکردم  انموقع زود زود عصبی نبودم  دیگه مطمنم که هیچ وقت روت دست بلند نمیکردم و وقت داشتم باهات بزرگ بشم ولی افسوس که دنیا برا من اینطور خواست که همیشه قربانی عشق بابات باشم دخترم خیلی دوستت دارم  
21 خرداد 1395

قران

عزیزم سلام الان حدود یه ماهه که کلاس میری پیشرفتت از نظر من خوبه تو الان میتوانی به خوبی سوره های {اخلاص وناس ونصر ومسد را بخوانی واین برا ی من واقعا خوبه دوستت دارم خیلی زیاد
11 خرداد 1395

دلنوشته

'گلم سلام تولدت هم گذشت وتو یک سال دیگه بزرگتر شدی به لطف خدای ممنان بعضی وقتها خیلی مظلومی وبعضی وقتها خیلی شلوغ فدات تمام لحظه لحظه ی زندگیت بشم من ارزوی خوشبختی وسعادتمندی تو بزرگترین ارزوی منه دوستدارت مامان
1 خرداد 1395

قران

گلم از اول اردیبهشت داری میری کلاس قران الان سه تا سوره را به صورت عربی میخوانی سوره اخلاص .ناس.مسد ارزوم اینه که به زودی حافظ کل قران بشی وعالم وعامل به قران باشی فدات مامان عزیزم یه خاطره شیرین هم از کلاس رفتنت :خانم معلمتان به شما سوره توحید را به نام اخلاص گفته بود من با تو ان ایه های راکه خودم یادت داده بودم کار میکردم همه را خواندیم تو گفتی مامان حالا اخلاص را بخوانیم منهم این اسمش یادم نبود ولی به خاطر اینکه نفهمی گفتم باشه وزود تو گوشیم سرچ کردم دیدم درست خواندی همان توحیده برام خیلی شیرین بود چون خودم با این اسم یادم نبود
27 ارديبهشت 1395

تولد

گلم سلام الان که دارم برات مینویسم ساعت 5/30 صبح روز تولدته نمیدانم چرا اضطراب عجیبی دارم انقار دوباره میخوای به دنیا بیای فکر کنم همه ای مامانها اینطوری باشن اخه همه ساله اینطوریم گلم با امدنت تمام دنیا برام رنگ تازهی گرفته وجود تو صدای تو تمتم شادی را که سالها بود گم شده بود به خانه امان اورده همه هستی مامان دوستت دارم خیلی زیاد انشالله وقتی مامان شی میفهمی چی میگم گلم تولدت مبارک قرار بود امروز تولدت را جشن بگیریم اما عمه شیرین تبریز بود وملینا را نیاورده بود اخه امتحان داشت انهم زنگ میزد وبرا اینکه قراره تو تولد نباشه گریه میکرد برا همین جشن تولدت را انداختیم دو روز دیرتر که انهم باشه  ارزش به دست اوردن یه دل خیلی بیشتر از به موقع ب...
27 ارديبهشت 1395

تولد

امروز که برات مینویسم چهار سال از ان روز سخت میگذره از روزی که معلوم نبود چی میشه تو با ما خواهی ماند یا نه روز عذاب روز مهلک شکر خدا البان بعد چها رسال وقتی به ان روز فکر میکن عذابهش برام شده شیرینی برام شده شکروشکروشکر شکر خدایی که تورا به ماداد وما را با دادن تو شاد کرد وقتی امدی از خدا هزاران بار می خواستم اینروزها را ببینم دیدن این روزها برایم امری باور نکردنی بود شاید محال ولی شکر منان را اکه این محال را برایمان شدنی کرد وتورا برای نگاه داشت حال که مینویسم اشک مجالم نمی دهد با خود می اندیشم واقعا این روزها یا رویا ولی هستی در کنارم ومیگویی مامان چی شده چرا گریه می کنی ومن مگم بودن تو برایم نعمتی ابدیست که نعمتهای خدا را برایم&...
26 ارديبهشت 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به salam می باشد